به گزارش ایرناپلاس، اگر یک شخصیت سیاسی باسابقه طولانی و کولهباری از سالها تجربه سیاستورزی، موضعی غیرمتعارف و نسنجیده اتخاذ کند، ضروری است به آن پرداخت و با ترازوی نقد و داوری منصفانه زوایای مختلف آن را بررسی و برای افکار عمومی تشریح کرد.
واکاوی گفتوگوی این عضو حزب موتلفه اسلامی - با سابقه زیاد در مبارزات پیش و بعد از انقلاب- با یکی از سایتهای خبری، چیزی جز بیدقتی عجیب به تاریخ مذاکرات معاصر کشور و تحریف ناخواسته آن ندارد.
این عضو موتلفه در سخنان خود، هرگونه فایده و وجه مثبت برجام را نفی کرده و آن را خسارت محض و مخالفان این دیدگاه را افرادی با «نگاه بسیار سطحی و فاقد مبانی علمی و تجربی» دانسته است!
محض اطلاع ایشان، برجام نه تنها ایران را از ذیل بند هفت منشور سازمان ملل متحد خارج و همه قطعنامههای تحریمی و غیرتحریمی را لغو کرد بلکه عامل اصلی در ناکامی آمریکا در شورای امنیت بود.
اگر اینها بیفایدهاند، باید از این عضو موتلفه خواست نگاه دوبارهای به مفهوم منافع ملی و ضرر و زیان کشور داشته باشد. شکست اجماع خطرناک آمریکا و اروپا در دوره پیش از از برجام مهمترین و باارزشترین پیامد برجام بوده است.
اساسا یکی از مهمترین دستاوردهای برجام عدم تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران باوجود تلاش ناکام آمریکا بوده است. اما گویا برداشته شدن تحریمهای تسلیحاتی هم از نظر این عضو موتلفه بیفایده بوده است؛ در حالی که همه کارشناسان زبده و فرماندهان نظامی کشور تمدید نشدن این تحریمها را یک پیروزی برای کشور دانسته و بسیاری از مسئولان، آن را یکی از بزرگترین منافع برجام برشمردهاند.
از عضو برجسته حزبی ریشهدار و اصیل، انتظار میرود در مواردی ابن چنین که مستقیم با منفعت و امنیت ملی کشور مرتبط است، بیشتر ملاحظه و تامل کنند.
البته در بخش دیگری از سخنان این عضو موتلفه، وی اصلاح طلبان را مقصران اصلی ناکامیهای «مذاکره» در طول تاریخ معرفی و برای اثبات ادعای خود به دورههای مختلفی از تاریخ معاصر اشاره کردهاند. از مذاکرات بهزاد نبوی در دولت شهید رجایی در دهه ۶۰ تا توافق سعدآباد و توافق ایران و آمریکا در زمان حمله به افغانستان در دهه ۸۰ و برجام در دهه ۹۰ را مغایر حقوق و منافع ملت توصیف کردهاند چون غربگرا بودن و خوشبینی به غرب باعث میشود «زود اعتماد کنند و نمیتوانند مذاکرهکنندههای خوبی برای کشور باشند».
فارغ از نظر و تائید بزرگان نظام درباره هر کدام از این مذاکرات، همگان به خوبی به یاد دارند رهبر معظم انقلاب با چه عبارات و تعابیری تیم ظریف و هیات مذاکرهکننده ایران در برجام را تائید و بارها حمایت کردند.
با این حال، این عضو موتلفه حتی مصدق و تلاشهای دیلماتیکاش در مجامع جهانی را نفی کرده و کودتای ۲۸ مرداد را تلویحا نتیجه همین مذاکرات و اعتماد به آمریکا خواندهاند!
وی در مهمترین بخش سخنان خود تلویحا به بلامانع بودن مذاکره با آمریکا اشاره کرده اما بنابر گفتههایش، به شرطی که طرف ایرانی این مذاکره، یک «اصولگرا» باشد.
وی در پاسخ به این پرسش که «پس اگر مذاکرهکنندهها اصولگرا باشند مذاکره اشکالی ندارد؟» به صراحت میگوید : «قطعا بله».
درباره اینکه عضو ارشد یک سازمان مهم و تاثیرگذار سیاسی در کشورمان، شرط اصلی و معیار موفقیت مذاکرات خارجی را نه مصالح ملی که حضور همجناحیها و همحزبیهایش دانسته و تقریبا همه مذاکرات موفق تاریخ معاصر را زیرسوال برده است، هیچ قضاوتی نداریم و افکار عمومی را به بررسی و راستیآزمایی آن فرا میخوانیم؛ فقط برای جلوگیری از تحریف تاریخ، سه پرسش کوتاه از این عضو برجسته عضو حزب موتلفه داریم:
۱. از آنجا که وی به تاریخ معاصر نیز پرداخته و از برخی توافقها نام برده ، درباره مذاکره تاریخی و هوشمندانه قوامالسلطنه با استالین که منجر به حفظ یکپارچگی کشور و پایان اشغال آذربایجان شد، چه نظری دارند؟ آیا قوام اصولگرا بوده است؟
۲. از ماجرای مک فارلین و مذاکرهکنندگان اصلیاش که بگذریم، درباره مذاکرههای منتهی به قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ تحمیلی چه نظری دارند؟
اگر بهزاد نبوی در دولت شهید رجایی را اصلاحطلب میدانند، آیا علیاکبر ولایتی و محمدجواد ظریف دهه ۶۰ به عنوان مذاکرهکنندگان اصلی قطعنامه، اصولگرا بودند یا اصلاحطلب؟
۳. در آخر اینکه، اگر از نظر وی «قطعا» و فقط اصولگرایان باید مذاکرهکننده با طرفهای غربی باشند، فایده، منفعت و حتی نتیجه حداقلی ماهها مذاکرههای هستهای سعید جلیلی با غرب، به عنوان یک چهره شاخص اصولگرا چه بود؟
نظر شما